من اگر مرد بودم
و دست زني را مي گرفتم
پا به پايش فصلها را قدم مي زدم
و برایش از عشق و دلدادگي مي گفتم
تا لااقل یک دختر در دنيا از هیچ چیز نترسد!
شما زنها را نمي شناسيد!
زنها ترسو اند
زنها از همه چیز میترسند
از تنهایی
از دلتنگي
از دیروز
از فردا
از زشت شدن
از ديده نشدن
از جايگزين شدن
از تکراری شدن
از پیر شدن
از دوست داشته نشدن
و شما برای رفع اين ترسها
نه نیازی به پول دارید
نه موقعیت و نه قدرت
نه زيبايي و نه زبان بازي!!!!!
كافيست فقط حریم بازوانتان راست بگوید!
كافيست دوست داشتن و ماندن را بلد باشيد!
تقصير شما بود كه زنها آن قدر عوض شدند.
وقتی شما مردها شروع کردید
به گرفتن احساس امنیت
زنها عوض شدند
آن قدر که امنیت را در پولِ شما دیدند
آن قدر که ترس از دوست داشته نشدن
را با جراحی پلاستیك تاخت زدند
و ترس از تنها نشدن را
با بچه دار شدن، و و و...
عشق ورزیدن و عاشق کردن
هنر مردانهای ست
وقتی زنها شروع میکنند
به ناز خریدن و ناز کشیدن
تعادل دنیا به هم میخورد
بازدید : 300
چهارشنبه 15 بهمن 1398 زمان : 13:26